محل تبلیغات شما

درددل شعرگونه یک معلم بازنشسته :

رفتم امروز به داروخانه
نسخه در دست پی داروهام
بلکه درد کمر و پا و سرم
لحظه ای چند بگیرد آرام

دکتری را که در آن جا دیدم
یادم افتاد که شاگردم بود
سال هشتاد و سه، هشتاد و چهار
در همین مدرسه ی ِبالا رود

شاد و پرهلهله از دیدارش
گفتم ای جان چه گلی پروردم!
سرد و بی روح تماشایم کرد
آن چنان سرد که بد یخ کردم !

من برایش دو سه تُن گچ خوردم
او برایم تره هم خرد نکرد
نسخه را دید و سپس گفت از این
ده قلم ، نه قلمش نیست، نگرد

داشتم غمزده بر می گشتم
که پسر خاله ام از راه رسید
تا خبردار شد از احوالم
نسخه را داد به دکتر پیچید

کار او پرورش گوساله ست
آدمی توپ و درآمد بالاست
دو سه تا برج تجاری دارد
اعتبارش همه جا پابرجاست

من هم انگار اگر می رفتم
در خطِ پرورش گوساله
بعد سی سال نمی گفتم که ،
چه شد آن زحمت چندین ساله !؟

اگر حافظ امروز بود!/طنز

هزار مرغ ماهی خوار

لطفا آخرین نفر نباشید!

ای ,درددل ,سه ,هشتاد ,پرورش ,سرد ,درددل شعرگونه ,معلم بازنشسته ,هشتاد و ,شعرگونه یک ,یک معلم

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وکیل در مشهد | مشاوره حقوقی تلفنی| وکیل خوب در مشهد| وکیل پایه یک در مشهد| بهترین وکیل در مشهد romperhdahra معلم خصوصی ریاضی متوسطه و دبیرستان- تدریس خصوصی ریاضیات 09102878521 Fernando's info ئامانج بهترین مشاور کنکور شیراز - مهندس صادق طاهری Constance's life Lindsay's memory Richard's notes onasadap