قصّه های شهر هرت/قصّۀ99
#شفیعی_مطهر
اعلی حضرت هردمبیل تسبیحی گران قیمت از دانه های مروارید و یاقوت داشت که معمولاً در هر مراسمی در حضور مردم ، برای خودنمایی و جانمازآب کشیدن!! تسبیح را در دست می چرخاند و تظاهر به ذکرگویی می کرد.
روزی قرار بود برای سالروز تولّدش در جشنی در حضور مردم ظاهر شود،هر چه به دنبال تسبیحش گشت،پیدا نکرد. ناگزیر رئیس ساواک(اطّلاعات و امنیّت) شهر هرت را محرمانه فراخواند و موضوع را با او در میان گذاشت و گفت احتمالاً یکی از مخالفان آن را یده است،بنابراین از او خواست با شگردهای امنیّتی مظنونان را احضار و ضمن بازجویی های پیچیده یا ان واقعی را پیدا و اعدام کند.
یک هفته از این رویداد گذشت. روزی هردمبیل در اتاق خوابش ناگهان تسبیحش را پیدا کرد. فوراً رئیس ساواک را فراخواند و به او گفت:
تسبیح من پیدا شد. دست از تعقیب مظنونان بردار!
رئیس گفت: قربان! نفرمایید!کار ما لوث می شود. ما طیّ عملیاتی پیچیده و علمی و مبتنی بر آخرین دست آوردهای علمی بشری همراه با شکنجه های سخت از تعداد 28 نفر از مظنونان بازجویی های مکرّر به عمل آورده ایم و تا کنون 4 نفر زیر شکنجه جان باخته و 11 نفر اعتراف به یدن تسبیح کرده اند!!
هردمبیل گفت: حق با توست! بنابراین برای زهرچشم گرفتن از بقیّۀ معترضان این 11نفر را به جرم ی و خیانت و جاسوسی به نفع بیگانگان تیرباران کنید تا دیگر در سراسر شهر هرت هیچ معترضی جرات اعتراض و انتقاد نداشته باشد!
فردای آن روز از سوی ساواک بیانیّه ای به این شرح منتشر شد:
به نام نامی اعلی حضرت قَدَر قُدرت و قوی شوکت
در راستای حراست از کیان سلطنت و استقلال شهر هرت با تلاش پیگیر جان نثاران ذات ملوکانه و طیّ عملیاتی پیچیده و فوق سرّی یک تیم جاسوسی و مزدور دشمن متلاشی و تعداد یازده نفر خائن خودفروخته بازداشت شده و پس از محاکمه در دادگاه صالحه و اعترافات صریح متّهمان، صبح امروز هر یازده نفر با تیرباران به سزای اعمال خیانتکارانۀ خود رسیدند.
دیگر آثار این قلم در کانال رسمی گاه گویه های مطهر
های ,شهر ,نفر ,هرت ,هردمبیل ,تسبیح ,شهر هرت ,طیّ عملیاتی ,پیچیده و ,را پیدا ,بازجویی های
درباره این سایت