محل تبلیغات شما

قایق خالی

 از خاطرات مارگارت تاچر
 خشم

وقتی جوان بودم قایق سواری را خیلی دوست داشتم,یک قایق کوچک هم داشتم که با آن در دریاچه قایق سواری می کردم و ساعت های زیادی را آنجا در تنهایی می گذراندم.
شبی بدون آن که به چیز خاصی فکر کنم نشستم و چشم هایم رابستم.شب خیلی قشنگی بود.در همین زمان قایق دیگری به قایق من برخورد کرد,عصبانی شدم و خواستم با شخصی که با کوبیدن به قایق آرامش من را بر هم زده بود دعوا کنم ولی دیدم قایق خالی است.کسی در قایق نبود که با او دعوا کنم و عصبانیت خودم را به او نشان دهم, چطور می توانستم خشم خودم را تخلیه کنم ؟هیچ کاری نمی شد کرد. دوباره نشستم و چشم هایم را بستم,عصبانی بودمدر سکوت شب کمی فکر کردم,قایق خالی برای من درسی شد
از آن به بعد,اگر کسی باعث عصبانیت من شود,پیش خودم می گویم :

" این قایق هم خالی است !"
نکته اینجاست :
در واقع آن کس که شما را عصبانی می کند, شما را فتح کرده. اگر به خود اجازه می دهید از دست کسی خشمگین باشید و بخش عمده ای از عاطفه و ذهن تان را به او اختصاص دهید,در واقع به او اجازه تصاحب این بخش های وجودتان را داده اید.

اگر حافظ امروز بود!/طنز

هزار مرغ ماهی خوار

لطفا آخرین نفر نباشید!

قایق ,کنم ,خالی ,عصبانی ,هم ,کسی ,به او ,قایق خالی ,که با ,خودم را ,را به

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

روستای من آل کبود whoponcpanga به سوی خدا gledagadsys اقتصاد كار و بهره وری گل افشان بسیج دانشجویی شهید کاظمی The Best MLB Minnesota Twins Jerseys Cheap On Sale. تکیه گاه امن اموزش کناف