محل تبلیغات شما

اصطلاح تب كرد و مرد!

پسری پدرش از دار دنیا رفت و او در مرگ پدر به سوگواری نشست.

روزهای اول هركس می رسید و سبب مرگ پدرش می پرسید، پسر با آب و تاب از ابتدای بیماری پدر تا لحظه مرگ را تعریف می كرد كه ناچار اگر صبح بود دنباله تعریف به ظهر می کشید و مجبور بود ناهار بدهد و اگر بعد از ظهر بود دنباله صحبت به شب می كشید و مجبور می شد به مهمانان شام بدهد.

رندان این خبر را شنیدند هر روز یك عده قبل از ظهر و یك عده بعد از ظهر برای عرض تسلیت به خانه پسر می رفتند و از او سبب مرگ پدرش را می پرسیدند. او هم طبق معمول با آب و تاب تعریف می كرد و رندان را شام و ناهار می داد.

بالاخره پسر از این وضعیت عاصی شده و با بزرگ تری م می کند و او دستور می دهد که از این پس هرکسی علت مرگ پدرت را پرسید یک کلام بگو:

خدا بیامرز تب کرد و مُرد
 ‌

اگر حافظ امروز بود!/طنز

هزار مرغ ماهی خوار

لطفا آخرین نفر نباشید!

ظهر ,پدرش ,تعریف ,تب ,تاب ,آب ,از ظهر ,كرد و ,می كرد ,و تاب ,آب و

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

الماس سایت محصولات فرهنگی رسانه مشاوران هیروو Matthew's info یاد من باشد تنهـــــ ــــا هستم androsuper Ryan's receptions poolnaivantai آتن وب لژیون علی رحمانیان